« کریستین امانپور» خبرنگار شبکه « CNN» آمریکا با سوءاستفاده از اعتماد مسئولان عرصه فرهنگی ایران باکنار هم قراردادن تصاویر ضبط شده از نهادهای مذهبی قم و همچنین راهپیمایی مردم کشورمان، فیلمی ضد اسلامی به نام «جنگجویان خدا» تهیه و برای پخش در اختیار شبکه با «B .B .c » قرار داد. در این فیلم امانپور به تحقیر و تمسخر «حجاب» پرداخته و مسلمانان را به رفتار تروریستی متهم می کند. این خانم که خود نیز سرنوشت و بیوگرافی سیاهی دارد چطور همچین کار کرده خدا میداند. اگر مایلید که بیشتر راجع این خانم و خانواده اون بدونید مطالب زیر رو مطالعه کنید.
شهبازی در مقالهای در وبلاگ شخصی خود با اشاره به تحریف سخنان دکتر احمدینژاد از سوی امانپور و شبکه تلویزیونی سی ان ان نوشته است: پدر کریستین امانپور اهل سروستان فارس است و به یکی از خانوادههای بهائی این خطه تعلق دارد و با برخی از خانوادههای سرشناس بهائی خویشاوند است. شهبازی با اشاره به وضعیت پدر امانپور میافزاید: او معروف بود به «کاپیتان امانپور» زیرا در زمان رضا شاه و اندکی پس از شهریور 1320 در نیروی دریایی اشتغال داشت. جوان خوشتیپ و سر و زباندار و قالتاقی بود. در تهران ساکن شد. به کمک خویشان و دوستان متنفذش به خدمت دولت درآمد و شد مأمور خرید غله. در زمان جنگ جهانی دوّم به دلیل قحطی گندم کمیاب بود و دولت، کشاورزان را موظف کرده بود که محصول خود را به دولت بفروشند. کاپیتان ما هر وقت به مأموریت میرفت با کیف پر از پول به تهران برمیگشت. رشوه میگرفت و اجازه میداد که کشاورزان گندم را احتکار کنند. از این طریق ثروتمند شد و تپهای خرید در منطقه کنونی فرشته تهران که اکنون بزرگراه از کنار آن رد میشود. این تپه معروف شد به «تپه امانیه». این مورخ برجسته کشور اضافه کرده است: همسر وی خواهر زن نصرالله فلسفی، نویسنده معروف بود. این زن تا آخر همسر رسمی امانپور بود.کاپیتان امانپور که هم خوشتیپ و پولدار بود و هم ژن قالتاقی را از پیشینیاناش به مقدار کافی به ارث برده بود، با دختر سپهبد امانالله جهانبانی ازدواج کرد. مدت زیادی از وصلت او با خانواده سرشناس جهانبانی نگذشته بود که رسوایی شروع شد. بازرسان شیرپاک خورده تحقیق کردند و معلوم شد که کاپیتان ما در الیگودرز مقادیر زیادی از گندمکاران رشوه گرفته است. پرونده بالا گرفت و تازه داماد به زندان افتاد. سپهبد پیر، که عمری با «خوشنامی» زندگی کرده بود، سرشکسته نزد محمدرضا شاه رفت و با زاری ماجرا را گفت. گفت که من تا به حال از شما هیچ خواهشی نکردهام ،ولی این آدم بههرحال داماد من است، التفاتی کنید و مرا از این سرشکستگی نجات دهید. شاه هم دستور آزادی کاپیتان را داد؛ مشروط بر اینکه از ایران خارج شود تا بهانهای به دست دشمنان سلطنت نیفتد و کاپیتان آزاد شد. شهبازی با اشاره به اینکه پدر کریستین امانپور پس از آزادی به مصر رفت، می افزاید: این سفر مقارن است با بحران کانال سوئز در سال 1956. در آن زمان قدرتهای غربی دولت جمال عبدالناصر را تحریم کرده بودند و به شرکتهای غربی اجازه کار در کانال سوئز را نمیدادند. دولت مصر در به در به دنبال کسانی میگشت که در کار لایروبی و یدککشی کشتی با تجربه باشند. امانپور به خدمت دولت مصر درآمد و ظاهراً کارش موفقیتآمیز هم بود. این محقق از جمله فروض محتمل در این دوره از فعالیت امانپور را جاسوسی برای اسرائیل در مصر با توجه به بهائی بودن امانپور دانسته است. وی در بخش دیگری از مقاله خود آورده است: امانپور در زمانی که در خارج از ایران بود با یک زن انگلیسی ازدواج کرد و از او صاحب دو دختر شد: لیزی و کریستین (متولد 1958/ دی 1336 در لندن). امانپور مدتی در تهران با زن انگلیسی و دو دخترش زندگی کرد ،ولی بعد آنها را هم رها کرد. در نتیجه خانم انگلیسی و دو دختر به لندن بازگشتند. شهبازی افزوده است: لیزی خانم، که اکنون تولیدکننده فیلم است و با شبکه چهار تلویزیون انگلیس کار میکند، در دانشگاه رودآیلند آمریکا در رشته روزنامهنگاری ثبتنام کرد و شهریه را پرداخت کرد، ولی کمی بعد پشیمان شد. دانشگاه حاضر نشد پول شهریه را پس بدهد ولی پذیرفت که کس دیگری را به جای لیزی خانم بپذیرد. در نتیجه، کریستین به آمریکا رفت و به جای خواهرش روزنامهنگاری خواند و به این ترتیب تصادفاً شد روزنامهنگار. کریستین در سال 1983 در سی. ان. ان. به عنوان خبرنگار شاغل شد و در زمان جنگ بوسنی به شهرت رسید. کریستین امانپور در سال 1998 با جیمز روبین، سخنگوی سابق وزارت خارجه آمریکا (که او نیز یهودی است) ازدواج کرد.
|